مداد رنگی ات را بردار
برای گریه کودکی فقیر
سکه ای بکش طلایی
برای نگاهی خاموش و منتظر
جوانمردی نقاشی کن با سلاح
راستی.
داد رنگی ات را بردار
و برای پنجره ابری من
دستهایی بکش آفتابی
در سرزمینی که باران را سرابی
می پندارند
تو قطراتی نقاشی کن، همان
مروارید
مداد رنگی ات را بردار
و آسمان را در پناه دو رنگ نقاشی کن
مداد رنگی ات را بردار….
برگرفته از کتاب: "کاهگلی ها در مغازه های لوکس نمی میرند"